بیروت: وقتی شورش های عربی که منطقه را جارو می کردند و خودکامه ها را مانند دومینو به سوریه سرنگون می کردند ، بشار اسدروزهای سکان داری شماره دار به نظر می رسید.
با این حال ، ده سال بعد ، او با شكست از شكست ، از زنده ماندن در انزوای بین المللی و از دست دادن موقتی دو سوم قلمرو ملی برای بازگرداندن اهمیت خود و حفظ قدرت ، سرپا مانده است.
به نظر تردیدآمیز در مارس 2011 ، هنگامی که اعتراضات در سوریه آغاز شد ، اقلیت علوی حاکم وی قادر به مقاومت در برابر موج قیام هایی است که به شکل چشمگیری در منطقه شکل می گیرد.
جسارت رهبری چشم پزشك آموزش دیده در لندن ، وارثی اكراه هنگام مرگ پدر تیز آهنش حافظ در سال 2000 ، نیز مورد بازجویی قرار گرفت.
تحلیلگران می گویند ، اما صبر و خونسردی او همراه با عوامل بی شماری – از جمله قدرت در دستگاه های امنیتی ، از هم گسیختگی غرب و حمایت روسیه و ایران – برای نجات او از شکست.
کریم پاکرادونی ، سیاستمدار پیشکسوت لبنانی گفت: “سالها بعد از آنکه همه دنیا خواستار ترک وی شدند و فکر می کردند سرنگون خواهد شد ، امروز می خواهد با او آشتی کند.”
سیاستمدار که اغلب به عنوان واسطه بین رژیم دمشق و احزاب مختلف لبنان عمل کرده است ، گفت: “اسد می دانست چگونه بازی طولانی را انجام دهد.”
در سال 2011 ، اسد ترجیح داد سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز را با زور انجام دهد و جنگ پیچیده ای را درگیر شورشیان ، جهادی ها و قدرت های جهانی کرد که در آن هر مبارز که در کنار او نبود “تروریست” خوانده می شد.
این درگیری ها از آن زمان باعث کشته شدن بیش از 380،000 نفر ، آوارگی بیش از نیمی از جمعیت کشور قبل از جنگ و پرتاب شدن ده ها هزار نفر در پشت میله های زندان شده است.
سوری های عادی در یک بحران اقتصادی ناامیدکننده ای که دولت مقصر تحریم های غرب می داند ، شاهد افزایش قیمت مواد غذایی و سقوط ارز محلی هستند.
اما اسد هنوز در قدرت است و پس از یک سری پیروزی های مورد حمایت روسیه ، نیروهایش دوباره کنترل حدود 70 درصد از کشور را بر عهده دارند.
رئیس جمهور سوریه همیشه اصرار داشت که بالا خواهد آمد.
پاکردونی گفت: “او هرگز تزلزل نکرده است. او بدون امتیاز در تمام موضع گیری های خود ایستاده است و با قدرت نظامی توانسته است بیشتر سوریه را پس بگیرد.”
وی گفت ، با وجود دهها هزار دگرگونی ، ارتش سوریه نیز در بقای وی نقش عمده ای داشت. “این همان چیزی است که اسد را به اصطلاح استثنا کرد بهار عربی”
در تونس ، هنگامی که فشار خیابان افزایش یافت ، ارتش زین العابدین بن علی را رها کرد ، ارتش مصر نیز حسنی مبارک را رها کرد و در لیبی ، برترین ها قبل از مرگ مamمhaر کذافی علیه او مخالفت کرده بودند.
توماس پیرت تحلیلگر گفت: “رهبری ارتش وفادار ماند زیرا برای دهه ها در نزدیكی های اسد و علوی های دیگر قرار داشت.”
محقق موسسه تحقیق و پژوهش در مورد جهان عرب و مسلمان گفت: “دومی احتمالاً بیش از 80 درصد سپاه افسران را تا سال 2011 تشکیل می داد و تقریباً هر موقعیت تأثیرگذاری در آن داشت.”
یک محقق سوری مستقر در دمشق که خواست ناشناس بماند گفت “عزم و قاطعیت” اسد نیز کلیدی است.
این محقق گفت: “وی توانست تمام تصمیمات را در دست خود متمرکز كند و اطمینان حاصل كند كه ارتش كاملاً در كنار او بود.” ، ساختار رژیم حاكم بود كه هیچ كسی نمی تواند به اندازه کافی برای ایجاد چالش تأثیر بگذارد.
در عوض ، اسد در ساختار اجتماعی پیچیده سوریه – اختلافات قومی بین اعراب و کردها ، و همچنین اختلافات مذهبی بین مسلمانان سنی ، طایفه علوی وی و سایر اقلیت ها بازی کرد.
این محقق سوری گفت: “او از ترس مردم از هرج و مرج ، از ترس محیط خود (علویان) از بقای آنها در صورت سقوط بهره مند شد.”
هنگامی که اسلام گرایان و جهادگران برجسته تر شدند ، وی تلاش کرد خود را به عنوان محافظ اقلیت ها از جمله مسیحیان معرفی کند.
این محقق گفت ، اما اسد از عدم وجود هرگونه مخالفت سیاسی م benefitثر نیز بهره مند شد.
در سال 2012 ، همزمان با از دست دادن نیروهای اسد در زمین ، بیش از 100 کشور اتحاد مخالف ، معروف به ائتلاف ملی سوریه را به عنوان تنها نماینده قانونی مردم سوریه به رسمیت شناختند.
اسد به طور فزاینده ای منزوی به نظر می رسید و بسیاری از قدرت های منطقه ای و جهانی ، با شرط بندی بر سقوط او ، رژیم خود را با حملات سنگینی تحریم کردند و او را به یک بیماری جهانی تبدیل کردند.
اما مخالفان سیاسی داخلی و تبعیدی سوریه نتوانستند یک جبهه متحد یا جایگزین معتبری برای اسد ارائه دهند که جامعه بین المللی بتواند با آن درگیر شود.
اپوزیسیون مسلح با تکامل درگیری به طور فزاینده ای شکسته شد و اسد توانست ظهور گروه های جهادی را به عنوان ابزاری برای مبارزه با تروریسم رقم بزند.
شورشیان برای کمک به آنها به نیروی هوایی احتیاج داشتند ، اما غرب می خواست از تکرار برجام سوریه توسط ناتو در لیبی جلوگیری کند.
با گذشت سالها ، اسد به طور روزافزونی اعتماد به نفس پیدا کرد که هیچ هواپیمای جنگی ایالات متحده به جایی نزدیک دمشق نخواهد آمد.
در سال 2013 ، به دنبال حمله شیمیایی رژیم به دو منطقه تحت کنترل شورشیان در خارج از دمشق که منجر به کشته شدن بیش از 1400 نفر شد ، رئیس جمهور وقت ایالات متحده باراک اوباما برای مجازات عبور از “خط قرمز” که خودش تعیین کرده بود ، از حملات هوایی جلوگیری کرد.
پیرت گفت: “دولت اوباما علاقه ای به درگیری سوریه نداشت.” “با قول خروج از عراق انتخاب شده بود ، از این رو تمایلی به بازگشت به آنجا نداشت خاورمیانه”
یک ائتلاف به رهبری ایالات متحده در سال بعد حملاتی را در سوریه آغاز کرد ، اما این حمایت از جنگجویان به رهبری کرد بود که با این گروه می جنگند دولت اسلامی گروهی که “خلافت” تازه اعلام شده آنها مورد توجه جهانیان قرار گرفته است.
روسیه پس از یک سال در حمایت از اسد وارد عمل شد و اولین حملات هوایی خود را در سال 2015 آغاز کرد و روند جنگ را تغییر داد.
پیرت گفت: “این یک فرصت تاریخی را برای بازیابی وضعیت ابرقدرت از دست رفته خود با پر کردن خلا strategic استراتژیک ناشی از جدا شدن جزئی اوباما از منطقه استفاده کرد.”
قدرتهای غربی که زمانی خواستار رفتن اسد بودند ، اکنون مشتاق یک راه حل سیاسی برای مهار درگیری قبل از انتخابات ریاست جمهوری در تابستان سال آینده هستند.
این محقق مستقر در دمشق گفت: “امروز رژیم سوریه نمی تواند دوباره در سیستم بین المللی پذیرفته شود ، اما همچنین نمی تواند در خارج از آن باقی بماند.”
وی گفت: “این معادله غیرممکن سالهای آینده ما را بدون داشتن راه حل و ثبات در مبهم قرار خواهد داد.”
وی گفت ، بدون راه حل سیاسی برای گشودن بودجه بازسازی بین المللی ، مردم سوریه به پرداخت “خونریزی کند” این کشور ادامه خواهند داد.
اسد در 55 سالگی در دهه سوم قدرت خود به سر می برد و انتصاب چهارم در سال 2021 کاملاً تضمین شده به نظر می رسد ، زیرا دهها هزار سوری که تقریباً یک دهه پیش با خواست مسلحانه خواستار برکناری وی اعتراض کردند اکنون در تبعید ، زندان یا مرگ هستند.