نیویورک: به گفته مقامات، یک گاراژ پارکینگ روز سهشنبه در منطقه مالی منهتن فروریخت و یک کارگر جان خود را از دست داد، پنج نفر مجروح شدند و ماشینها له شدند زیرا کفهای بتنی مانند یک پشته پنکیک روی هم افتادند.
وسایل نقلیه به چیزی شبیه یک جریان یخ زده از سدان ها و SUV ها سقوط کردند. افرادی که در آن نزدیکی بودند صدای غرش هولناکی را توصیف کردند که به دنبال آن جیغ می آمد.
احمد اسکات برای جمع آوری ماشینش بعد از کار آمد و متوجه یک فاجعه شد.
در ویدئویی که او از آن سوی خیابان گرفته است، فردی خارج از دوربین فریاد میزند: «نگهبان! 911! 911! در خیابان آن ساختمانی در حال فروریختن است” و به دنبال آن صدای مچاله شدن چیزی شنیده می شود. حدود 45 ثانیه بعد، دو زن به بیرون می دوند و می گویند ساختمان در حالی که داخل آن بودند سقوط کرده است. مردی روی یک آتش نشانی ایستاده است در حالی که تماشاچیان سعی می کنند بفهمند. اسکات گفت که چگونه به او کمک کنیم پایین بیاید.
اسکات به یاد می آورد: “امیدوارم هیچ کس دیگری در آنجا نباشد.”
به جادس اسپلر، یکی از دانشجویان دانشگاه پیس در مجاورت، فروریختن “مثل یک زلزله بود — مثل زمین که در داخل باز شد، مثل این که چقدر خشونت آمیز بود.” سایر دانشجویان مشاهده کردند که اتومبیل هایی در حال سقوط در ساختمان بودند.
عکسی که دفتر شهردار اریک آدامز منتشر کرده بود، نشان میدهد که یک خودرو در انتهای خود در ورودی گاراژ فرود آمد.
رئیس عملیات سازمان آتش نشانی، مقامات بر این باور بودند که همه افراد داخل ساختمان را شناسایی کرده اند، اما جست و جوها در عصر روز سه شنبه ادامه یافت تا اطمینان حاصل شود که هیچ کس در خودروهای له شده وجود ندارد. جان اسپوزیتو گفت. او گفت که یکی از کارکنان گاراژ پس از گیر افتادن در طبقه بالایی از طریق یک پشت بام همسایه نجات یافت.
او هوشیار و هوشیار بود و در حال حرکت بود و با ما تماس می گرفت. او فقط نمی توانست پایین بیاید.» اسپوزیتو گفت. وی گفت: چهار نفر از مجروحان در بیمارستان بستری و حالشان پایدار است و نفر پنجم از رسیدگی پزشکی خودداری کرد.
گاراژ در حدود ساعت 4 بعد از ظهر، چند بلوک از تالار شهر و پل بروکلین، و حدود نیم مایل (0.8 کیلومتر) از بورس نیویورک غار شد. پیس یک خوابگاه و ساختمان کلاس درس مجاور را تخلیه کرد و تمام کلاس های عصر را به دلیل ارزیابی ایمنی ساختمان ها لغو کرد. مسئولان مدرسه دانشآموزان آواره را در حالی که در حال آمادهسازی مکانهای دیگر بودند، به یک مرکز دانشآموزی فرستادند.
دون مولیگان در طبقه هفدهم هتلی در آن نزدیکی بود که صدای غرشی شبیه جت در حال پرواز بر فراز سرش را شنید و تکان بلندی را احساس کرد.
مولیگان از سینسیناتی گفت: “می دانستید که اتفاقی در حال رخ دادن است.” او گفت که هتل تخلیه شد.
هنوز مشخص نیست که چه چیزی باعث فروپاشی شده است. سوابق اداره ساختمان های شهر نشان می دهد که این سازه سه طبقه حداقل از دهه 1920 یک گاراژ بوده است و هیچ مجوز اخیر برای ساخت و ساز وجود ندارد.
پیام هایی برای یک شرکت پارکینگ گذاشته شد که گاراژ را به عنوان یکی از املاک خود ذکر کرده است.
آدامز در یک کنفرانس خبری گفت که ریزش ساختمان را “کاملاً ناپایدار” کرد. اسپوزیتو گفت که آتش نشانان به دلیل خطر مجبور به عقب نشینی شدند و به جای آن با پهپاد و سگ رباتیک به جستجو پرداختند.
کازیمیر ویلنچیک، سرپرست کمیسیون ساختمان، گفت که ساختمان “تمام راه پنکیک بود، تا کف زیرزمین فرو ریخت.”
ویلیام فلشنیک19 ساله، در کلاس درس پیس بود که او و دوستانش فکر کردند صدای انفجاری را شنیدند و به سمت پنجره دویدند تا نگاه کنند. وقتی پنجره را باز کردند، گرد و غبار غلیظی در هوا بلند شد.
هنگامی که هوا پاک شد، آنها به ساختار پارکینگ نگاه کردند، جایی که ماشینها پرت شده بودند و عرشه بالایی باز شده بود.
فلشنیک در ابتدا برای تمام زندگی آنها نگران بود. یکی از اولین افکار او در مورد مرکز تجارت جهانی بود که بر روی محله خودنمایی می کند.
“ما هول شدیم. با توجه به تاریخچه این مکان، کمی ترسناک است.”
وسایل نقلیه به چیزی شبیه یک جریان یخ زده از سدان ها و SUV ها سقوط کردند. افرادی که در آن نزدیکی بودند صدای غرش هولناکی را توصیف کردند که به دنبال آن جیغ می آمد.
احمد اسکات برای جمع آوری ماشینش بعد از کار آمد و متوجه یک فاجعه شد.
در ویدئویی که او از آن سوی خیابان گرفته است، فردی خارج از دوربین فریاد میزند: «نگهبان! 911! 911! در خیابان آن ساختمانی در حال فروریختن است” و به دنبال آن صدای مچاله شدن چیزی شنیده می شود. حدود 45 ثانیه بعد، دو زن به بیرون می دوند و می گویند ساختمان در حالی که داخل آن بودند سقوط کرده است. مردی روی یک آتش نشانی ایستاده است در حالی که تماشاچیان سعی می کنند بفهمند. اسکات گفت که چگونه به او کمک کنیم پایین بیاید.
اسکات به یاد می آورد: “امیدوارم هیچ کس دیگری در آنجا نباشد.”
به جادس اسپلر، یکی از دانشجویان دانشگاه پیس در مجاورت، فروریختن “مثل یک زلزله بود — مثل زمین که در داخل باز شد، مثل این که چقدر خشونت آمیز بود.” سایر دانشجویان مشاهده کردند که اتومبیل هایی در حال سقوط در ساختمان بودند.
عکسی که دفتر شهردار اریک آدامز منتشر کرده بود، نشان میدهد که یک خودرو در انتهای خود در ورودی گاراژ فرود آمد.
رئیس عملیات سازمان آتش نشانی، مقامات بر این باور بودند که همه افراد داخل ساختمان را شناسایی کرده اند، اما جست و جوها در عصر روز سه شنبه ادامه یافت تا اطمینان حاصل شود که هیچ کس در خودروهای له شده وجود ندارد. جان اسپوزیتو گفت. او گفت که یکی از کارکنان گاراژ پس از گیر افتادن در طبقه بالایی از طریق یک پشت بام همسایه نجات یافت.
او هوشیار و هوشیار بود و در حال حرکت بود و با ما تماس می گرفت. او فقط نمی توانست پایین بیاید.» اسپوزیتو گفت. وی گفت: چهار نفر از مجروحان در بیمارستان بستری و حالشان پایدار است و نفر پنجم از رسیدگی پزشکی خودداری کرد.
گاراژ در حدود ساعت 4 بعد از ظهر، چند بلوک از تالار شهر و پل بروکلین، و حدود نیم مایل (0.8 کیلومتر) از بورس نیویورک غار شد. پیس یک خوابگاه و ساختمان کلاس درس مجاور را تخلیه کرد و تمام کلاس های عصر را به دلیل ارزیابی ایمنی ساختمان ها لغو کرد. مسئولان مدرسه دانشآموزان آواره را در حالی که در حال آمادهسازی مکانهای دیگر بودند، به یک مرکز دانشآموزی فرستادند.
دون مولیگان در طبقه هفدهم هتلی در آن نزدیکی بود که صدای غرشی شبیه جت در حال پرواز بر فراز سرش را شنید و تکان بلندی را احساس کرد.
مولیگان از سینسیناتی گفت: “می دانستید که اتفاقی در حال رخ دادن است.” او گفت که هتل تخلیه شد.
هنوز مشخص نیست که چه چیزی باعث فروپاشی شده است. سوابق اداره ساختمان های شهر نشان می دهد که این سازه سه طبقه حداقل از دهه 1920 یک گاراژ بوده است و هیچ مجوز اخیر برای ساخت و ساز وجود ندارد.
پیام هایی برای یک شرکت پارکینگ گذاشته شد که گاراژ را به عنوان یکی از املاک خود ذکر کرده است.
آدامز در یک کنفرانس خبری گفت که ریزش ساختمان را “کاملاً ناپایدار” کرد. اسپوزیتو گفت که آتش نشانان به دلیل خطر مجبور به عقب نشینی شدند و به جای آن با پهپاد و سگ رباتیک به جستجو پرداختند.
کازیمیر ویلنچیک، سرپرست کمیسیون ساختمان، گفت که ساختمان “تمام راه پنکیک بود، تا کف زیرزمین فرو ریخت.”
ویلیام فلشنیک19 ساله، در کلاس درس پیس بود که او و دوستانش فکر کردند صدای انفجاری را شنیدند و به سمت پنجره دویدند تا نگاه کنند. وقتی پنجره را باز کردند، گرد و غبار غلیظی در هوا بلند شد.
هنگامی که هوا پاک شد، آنها به ساختار پارکینگ نگاه کردند، جایی که ماشینها پرت شده بودند و عرشه بالایی باز شده بود.
فلشنیک در ابتدا برای تمام زندگی آنها نگران بود. یکی از اولین افکار او در مورد مرکز تجارت جهانی بود که بر روی محله خودنمایی می کند.
“ما هول شدیم. با توجه به تاریخچه این مکان، کمی ترسناک است.”